ارشیاخورشید سرزمین زندگیمان

یلدای9سالگی (1392)

1392/10/7 17:09
نویسنده : مامان ارشیا
259 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم امسال هم مثل سالهای قبل هم خونه مامان جون دعوت بودیم هم خونه اقا جون البته مامان جون اینا هم مثل هر سال خونه حاج بابا دعوت بودن قرار شد طبق هر سال اول بریم خونه مامان جون بعدا هم که ما رفتیم خونه اقاجون اونا هم برن خونه حاج بابا اما...باباکه اومدخونه مامان جون شام بخوریم بریم خونه اقا جون گفت انا خونه نیس رفته خونه عمه رقیه برا یلدا خانوم قراره مامانش اینا وسایل چله بیارن اقاهم که رفته مشهد انا گف بمونه خونه ما هم فردا بیاین قرار شد ما هم با مامان جون اینا بریم خونه حاج بابابا مامان جون اینا رفتیم خونه انا و حاج بابای من خیلی برامون خوش گذشت خاله زهرا و اقا دایی و دایی وحید اینا هم اونجا بودن فرداش هم انا دعوتمون کرد شام و شب نشینی چله در واقع ما امسال 2روزشب چله گرفتیم حیف که امسال اقا جون برا زیارت اربعین رفته بود مشهد جاش خالی بود واقعا .

 

عزیزم امیدوارم انار ارزوهایت رنگین

پسته ی خاطراتت نمکین

فال روزگارت عاشقانه

و بهترین خوشبختیت چون یلدا بلند باشد. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان عرفان
8 دی 92 8:30
خوش به حالتون كه شما دو شب دعوت شديد و از هر دوش استفاده كرديد . ما در يك شب دو جا دعوت بوديم و از هر دو تاش نصفه نيمه استفاده كرديم .اصلا نچسبيد
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 دی 92 13:27
عزیزم شادیهاتون همیشه یلدایی باشه و یلداتون هم مبارک
مامان ارشیا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان عرفان
15 دی 92 17:44